يمين مردوخي كردستاني پيشكسوت اصحاب رسانه و شاعر اهل بيت و روزنامه نگار مبارز با كتف شكسته و چشم مجروح بيمارستان بانك ملي را ترك كرد
- پنجشنبه, 25, آبان,1396
- عناوین خبری, یادداشت
- ثبت نظر
روز ١٢ ابان در نمايشگاه مطبوعات كه ايشان حضور داشتند ناگهان سيصد نفر با پلاكاردهاي قرمز و تظاهرات زننده وارد سالن نمايشگاه مطبوعات در مصلا شدند و به تمام مقامات مملكتي اهانت كردند مردوخي براي جلوگيري از اين شعارهاي توهين اميز به مقامات عاليه جلو رفت و به انها اعتراض كرد و گفت شما براي منفعت طلبي پول خود را به موسسه بي اعتباري سپرده ايد كه پول بيشتري بگيريد و حالا در كمال وقاحت به مسئولين بالاي مملكت توهين مي كنيد من يقين دارم در ميان اين سيصد نفر تظاهر كنندگان تعداد زيادي نه تنها سپرده گذار نيستند بلكه اجير و مزدور هستند كه مي خواهند مملكت را به اشوب بكشانند در اين ميان يكي از ان افراد باشتاب ايشان را از روي پله پرت كرد و دچار شكستگي كتف و پارگي ابروي چشم شد و به حال اغما افتاد بعدا عده اي از خبرنگاران خواستند او را به بيمارستان فيروزگر ببرند كه مردوخي تاب و توان رفتن را نداشت در نتيجه اورژانس امد و بابرانكارد و امبولانس وي را به بيمارستان فيروزگر بردند و خواستند به اتاق عمل ببرند ايشان زير بار نرفت و به بيمارستان بانك ملي اعزام شد در بيمارستان بانك ملي به علت پارگي روي ابروي چشم دوازده بخيه خورد و عكسبرداري كردند و معلوم شد كتف دست راست ايشان شكسته است با اين وضع اسفناك و رقت بار در مصاحبه ي سخنگوي دولت شركت كرد و كتف و دست خود را كه از سياهي مانند زغال شده بود به اقاي دكتر نوبخت و حدود شصت خبرنگار حاضر نشان داد كه همه عكسبرداري كردند و سه بار تلويزيون ايران و بي بي سي و بعضي از خبر گزاري ها و روزنامه ها اين فاجعه را منتشر كردند مردوخي در مصاحبه ي سخنگوي دولت گفت بايد مرا به بهترين بيمارستان مي بردند و حال وضع دردناك و اسفناكی دارم كه اقاي دكتر نوبخت گفت استاد مردوخي من از اين منظره ي كتف شما احساس تالم كردم لطفا بعد از پايان مصاحبه به اتاق من بياييد تا بلكه چاره انديشي كنيم چون اقاي رئيس جمهور در جريان هستند و ما اين تراژدي غم انگيز را به محضر مقام معظم رهبري كه شما به دفاع پرداخته ايد گزارش مي كنيم از ان تاريخ رئيس كل بانك مركزي كه مردوخي مشاور مطبوعاتي ايشان هست هيچ گونه احوالي نپرسيدند و ايشان فعلا در منزل با درد و رنج به سر مي برد.
درباره نویسنده
نوشتن دیدگاه