عید مبعث شد وبارید به ما ابر کرم/متن سروده زنده یاد مرحوم استاد ناصر یمین مردوخی کردستانی
- چهارشنبه, 18, بهمن,1402
- اقتصاد خرد, اقتصاد شهری, اقتصاد کلان, اقتصادی, انرژی, بانک وبیمه, بورس, بین الملل, پژوهش, خودرو, دستهبندی نشده, دولت, راه مسکن, روابط عمومی, سایر حوزه ها, سایر حوزه ها, سیاست, سیاسی, صنعت و تجارت, علمی, عناوین خبری, قضایی, کشاورزی, مجلس, هنر و معماری, یادداشت
- ثبت نظر
متن سروده زنده یاد مرحوم استاد ناصر یمین مردوخی کردستانی در منقبت پیامیر اسلام صلی الله و علیه و آله با عنوان « عید مبعث شد وبارید به ما ابر کرم» را در ذیل از نظر می گذرانید:
خامه ی رحمت حق زد چو بر این ملک رقم عید مبعث شد و بارید به ما ابر کرم
گشته از خاتم حق ساحت گیتی خرم شد جهان دامن فردوس و دمن همچو ارم
که بر افراشته شد رایت حق در عالم
عید معراج رسول است شده خندان گل خیره شد نرگس و لبخند زنان شد سنبل
از سرود طرب اکنون به چمن شد غلغل شد دل انگیز و فرح زا ز نوای بلبل
بست هر زاغ و زغن رخت به صحرای عدم
روز معراج محمد شد و شد زنده جهان روز خاتم بنگر کاخ ستم شد لرزان
شد نبی ظلم ستیز باد صبا مشک فشان تا شود خلق رها از ستم و جور خسان
در جهان نهضت اسلام برافراشت علم
می رسد پیک مسیحا نفس از هر طرفی در جهان گشت به پا شادی و شور وشعفی
عشق ورزان محمد زده هرگوشه صفی هر کسی را به کف از فرط شعف چنگ و دفی
روز شادی است مباش از ستم وظلم دژم
همه شادند که امروز مبارک روزی است روز پیروزی حق است که خود نوروزی است
وقت شادی و ظفرروز جهان افروزی است روز اجرای عدالت که دم فیروزی است
ز آنکه تایید ز الطاف خدا نور قدم
این همان روز بزرگی است که خلاق عظیم یاد از آن کرد ز اکرام به قران کریم
که نبی آید و مشهود شود دین عمیم خاتم جمله نبی مظهر الطاف نعیم
هان که پیغمبرحق آمده با فیض اتم
از ندایش به جهان گشت عیان نفخه ی صور وز صدای قدمش نیز شکافنده قصور
شد بهر جلوه او ناری و نوری محشور همه اسرا رنهانی به جهان کرد ظهور
ازصمد دور شود آن که پرستید صنم
مصطفی رفت به معراج خدای مسجود شرک و طاغوت پرستی ز جهان جمله زدود
یافت آن گاه تقرب به حضور معبود دید کز رحمت یزدان شده حاصل مقصود
از خداوند خطاب آمد بر وی خاتم
جهل خصم است گر انکار رسل بو لهبی است شرف خاتم مرسل نسبی نی حسبی است
سوی معراج شدن شان رسول مدنی است سیر این مرتبه از مسجد اقصای نبی است
پارسا هر که بود خواه عرب خواه عجم
او بود بر همگان سرور و فرمانفرمای رهبر امت حق بنده ی محبوب خدای
هست گیتی همه از بهر وجودش برپای نام وی ذکر خلایق به زمین و به سمای
هست بر لوح جهان نام گرامیش رقم
ای که بستی به عبودیت حق سخت کمر از پرستیدن حق هست مقامت برتر
نیست زین مرتبه بهر تو مقامی بهتر کور چشمی که کند سوی تو از بغض نظر
رستگار آنکه به میثاق تو باشد مبرم
این ز اعجاز نبی باشد وایثار علی رحمت حق شده شامل همه ز انفاس جلی
زنده شد عالم اسلام ز لطف ازلی مفتضح گشت منافق همه از کور د لی
شد بسی وحدت اسلام به عالم محکم
وحدت کرد و بلوچ و لر و اقوام دگر ضامن امنیت و حریت جمله بشر
دانش و علم بود مفخر ارباب هنر نام ایران بدرخشیده چنان همچو قمر
معجز ذات پیمبر به یقین کرده اثر
فخر کن (ناصر مردوخ)به پهنای جهان که زدی مشت به دندان بسی بی خردان
شد بهار نبوی گیتی و محو شود ظلم خسان بهر پیکار عدو نعره زند پیر و جوان
سراینده مرحوم ناصر یمین مردوخی
درباره نویسنده
نوشتن دیدگاه