خلق بنگر که نشسته به عزاست
- جمعه, 24, مهر,1394
- عناوین خبری, یادداشت
- ثبت نظر
این چه شوریست که در دهر بپاست
وین چه سوزیست که اندر دل ماست
ابرغم کرده سیه گیتی را
تیره و تار زمین است و سماست
جن و انس وملک وحور و پری
اشک ریزان ز غم آل عباست
هر طرف می نگری ولوله ای است
هر کجا پای نهی پر غوغاست
سیل اشک است ز چشمان جاری
سینه ها یک سره پرسوز و نواست
گفت و گوی دل و ایثار گری است
قصه ی شاهد عشاق خداست
صحبت از غیرت اولاد علی است
سخن از بیعت و میزان وفاست
چاک چاک است دل ریش زنان
آری آری همه جا کرب بلاست
ماه پیروزی خون بر شمشیر
ماه جوشیدن خون شهداست
انقلابی که حسین رهبر اوست
ریشه اش در دل این بانک رساست
بدر آئید ز بید ینی و ظلم
بسر آرید ستمها که خطاست
چون شما را نبود دین خدا
زین سبب غارت و دزدی ز شماست
این ریا کاری و این خوردن مال
برخلاف همه احکام خداست
هر طرف دزدی و تد لیس و ریاست
خلق بنگر که نشسته به عزاست
مرد حق تیغ به کف با تکبیر
آتشی ریخت که بر کفر سزاست
آتشی در دل عالم افروخت
جاودان سوزش آن در دلهاست
قرن ها می گذرد از آن روز
لیک هر روز همان عاشوراست
از دم تیغ دربار سعود
در منا بین که خون برپاست
گفت (مردوخ)چنین گفته ی حق
چون حسین نیست حسینی بر جاست
سراینده ناصر یمین مردوخی کردستانی ،روزنامه نگار وسردبیر شبکه های خبری طوفان نیوز و یمین نیوز
۰۹۱۲۱۱۹۴۴۴۳
۲۲۵۴۱۹۷۹
درباره نویسنده
نوشتن دیدگاه