یکی از موانع ارتباط اثربخش عدم توجه به الگوی فکری شنونده است
یک پژوهشگر کشور و استاد دانشگاه گفت: یکی از موانع ارتباط اثربخش عدم توجه به الگوی فکری شنونده است.
دکتر مجتبی کیایی در گفتگو با خبرنگار ما افزود: یک مدیر توانمند باید از شیوهها و ساختارهای ارتباطات برنامهریزی شده آگاه باشد، حتی متخصص ترین فرد در یک رشته در دنیا چنانچه نتواند به درستی منظور خود را به دیگران بفهماند، موفق نخواهد بود. برقراری ارتباط اثربخش نیاز به تمرین، آموزش و ارزیابی پیشرفت دارد.
وی که از متخصصان و صاحبنظران علم مدیریت در کشور است، اظهار کرد: هر یک از ما در شرایطی قرار گرفتهایم که فردی منظورمان را متوجه نشود یا احساس کنیم که به صحبتهای ما گوش نمیکند، باید بدانیم که یکی از موانع ارتباط اثربخش عدم توجه ما به الگوی فکری فرد شنونده است.
وی گفت: شنونده ما میتواند دارای الگوی تفکر استقرایی یا قیاسی باشد. برای مثال، اگر کارمندی داریم که دارای تفکر استقرایی است، برای انتقال منظور خود باید پیش از بیان مطلب اصلی، جزییات را مطرح کنیم.
کیایی اظهارکرد: از سوی دیگر اگر با فردی که دارای تفکر قیاسی است کار میکنیم، باید ابتدا اصل موضوع را به او بگوییم. ممکن است او هم دوست داشته باشد جزییات آنچه را که تعریف میکنیم بداند، ولی اگر بدون این که ابتدا اصل موضوع را بگوییم برای او گزافه گویی کنیم، بیتاب و بیحوصله خواهد شد.
این پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه، افزود: برقرارکنندگان ارتباطات اثربخش قادرند تا شیوه برقراری ارتباط خود را بر اساس نیاز فردی که با او صحبت میکنند، تغییر دهند و مهم تر آن که، این کار را به راحتی انجام میدهند.
وی گفت: گرایشهای فکری ما ثابت و انعطاف ناپذیر نیستند، گرایش طبیعی ما برای استقرایی یا قیاسی بودن اکتسابی است و بنابراین با تغییر موضوع مکالمه میتواند تغییر کند، افراد میتوانند هنگام شنیدن دارای تفکر قیاسی و هنگام صحبت کردن دارای تفکر استقرایی باشند و برعکس، ما میتوانیم با فردی که الگوی فکری او مخالف ماست ارتباط خوبی برقرار کنیم، به این شرط که ارادی و برنامهریزی شده عمل نماییم.
این پژوهشگر کشور ادامه داد: زمانی که از الگوی فکری فرد شنونده مطمئن نیستیم، باید به چهره و زبان بدن او توجه کنیم و بر این اساس میتوان دریافت که فرد به صحبتهای ما گوش میدهد یا بی حوصله شده است.
کیایی گفت: اگر میخواهیم در جلسهای اظهارنظر کنیم و از الگوی فکری شرکت کنندگان در آن جلسه آگاهی نداریم بهتر است حد وسط را نگاه داریم. بدین ترتیب که ابتدا توضیح مختصری ارایه دهیم، سپس اصل مطلب را بیان کنیم و در ادامه با ارایه جزییات بیشتر موضوع را پی گیریم.
وی افزود: همچنین زمانی که موضوع جدیدی را برای گروهی توضیح می دهیم، بهتر است بیشتر استقرایی عمل کنیم. زیرا اعضای گروه باید بدانند که اصل مطلب از کجا ناشی میشود. از سوی دیگر، هنگامی که در مورد موضوعی آشنا صحبت میکنیم و یا زمانی که در جلسه ای برای مدیران یا اعضای هیات مدیره صحبت می کنیم بهتر است قیاسی عمل کنیم.
درباره نویسنده
نوشتن دیدگاه